سلام دوستان گلم. اول از همه خودمو معرفي کنم. مارال هستم 18 سالمه. و رشته ي رياضي درس ميخونم و چون خرخونم زياد نميتونم اپ کنم. اما سعيمو ميکنم. توي وبلاگم کليپ و اهنگ از سوجو و سونوشيده و در صورت امکان از گروه هاي ديگه هم ميزارم. فقط خواهشا نظر يادتون نره. به زودي داستان هم ميزارم. اگر کسي خواست نويسنده هم ميپذيرم.

جمعه 15 شهريور 1398  18:21  به قلم :   maral  ™
دوست**ختر کیوهیون

کیوهیون میگفت دوست ****فلان نداره اینم از عکساشون...................


برچسب‌ها: دوست**ختر کیوهیون,
ادامه مطلب
سه شنبه 26 شهريور 1392  22:11  به قلم :   maral  ™
sunny long hair

بالاخره سانی از موهای کوتاهش خسته شد!!

برای همین مدل موهاشو عوض کرده البته اکستنشنه ولی خیلی طبیعیه!!!


برچسب‌ها: سانی با موهای بلند,
یک شنبه 24 شهريور 1392  21:54  به قلم :   maral  ™
گریه کردن هارا در رادیو استار

در جديدترين قسمت از برنامه ي راديو استار، هارا از کارا به گريه افتاد

يون جونگ شين مجريه برنامه از هارا پرسيد" بيشترين ترست از چه سواليه؟" هارا جواب داد" شما هنوزم دارين سوال ميکنين!" و يون جونگ شين هم گفت"ما اون سوال رو خواهيم فهميد." هارا باترديد گفت"من نميخوام راجع به قرار گذاشتنم حرف بزنم."

يون جونگ شين به شوخي گفت"اون که خيلي کسل کننده ست.ما فقط ميخوايم درباره ي اون شخص بفهميم." که باعث شد هارا منفجر بشه." هيچ کسي تو زندگيم نيست!چرا با من اينکارو ميکنين؟"کيوهيون بعدش گفت" اون يه پســربازه..."که هارا خيره بهش نگاه کرد و گفت"چي؟" و کيوهيون خيلي آروم تکرار کرد"پســرباز.."  باعث شد هارا بطريش و به سمتش هل بده.کيم کاک جين بعدش گفت" خب پس تا موقعي که حرفي از قرار مدار نزنيم همه چيز درسته؟" و هار جواب داد"بله،چون به خاطر اينه که هرموقع درباره ش حرف ميزنم، روزنامه ها درباره ش مينويسن."

مجريا به مسخره و شوخي کردن ادامه دادن تا جايي که کيوهيون گفت" اگه من دهنمو باز کنم ، هارا کارش تمومه" هارا ميخواست منفجر بشه و جواب داد" منظورت چيه، من کارم تمومه؟!تو نميتوني 100% مطمئن باشي،هيچ وقت!" هارا خيلي احساساتي شد و اشکاش ريخت و کيوهيون هم گفت"من فقط شوخي کردم!" هرچند که هارا شروع به گريه کرد و گفت" من واقعا عصبانيم"

 حالا تو اینترنت خون به پا شده یکی میگه کیوهیون بی ادبه! یکی میگه هارا لوسه!! از نظرمن هیچ کدوم زیاده روی نکردن!!بی تقصیر

 منبع:kyuhyunworld

شنبه 16 شهريور 1392  19:43  به قلم :   maral  ™
خاطرات سوپر جونیور

 

 

دونگهه ایونهیوک هیچول و کیوهیون تو اتاق تمرینه ساختمان اس ام مشغول تمرین بودن باید بعد از مصاحبه ای که قرار بود در خود ساختمون انجام میشد بالافاصله برای اجراشون در میوزیک بانک به ساختمان کی بی اس میرفتن.....دونگهه برای دوش گرفتن به رختکن میره و ایونهیوک هم پشت سرش راه میفته و خیلی سریع لباس دونگهه و حوله ی اونو برمیداره و میره بیرون...میخواسته فقط کمی سر به سرش بزاره ولی کاری پیش میاد و برای مدتی کاملا فراموش میکنه که برگرده پیش دونگهه ....از اونطرف دونگهه توی رختکن بدون لباس گیر کرده بود تا چند دقه ی دیگه مصاحبه شروع میشد و هر لحظه ممکن بود گروه دیگه ای وارد رختکن بشه وضعیتی که داشت خجالت اور بود بدون هیچ لباس و یا حتی حوله وضعیتش اونو ترسونده بود و شروع میکنه به گریه کردن کیوهیون چند دقیقه بعد به دنبال ذونگی وارد حمام میشه و دونگهه رو در حالی که داشته گریه میکرده پیدا میکنه کلا عصبانی و اتیشی میره دنبال هیوکجه و دنبال خودش میکشه تو حمام هیوک کلا شکه شده بود که چنین چیزی رو فراموش کرده معذرت خواهی میکنه و لباسا رو برمیگردونه..

 

کیوهیون و دونگهه برای دیدن سیوون به خونه ی او رفته بودن سیوون خدمتکار تایلندی ای داره که 45 سال سن داره و ادم عجیبیه .. وقتی تو سالن پذیرایی منتظر اومدن سیوون بودن اون زن از پشت پیشخوان بدجوری بهشون زل زده بود یه جورایی انگار داشت چشم غره میرفت کیو و دونگهه معذب شده بودن ولی کسی حرفی نمیزد زنه حتی وقتی براشون نوشیدنی اورده بود مستقیم تو چشم دوتاشون خیره شده بود و حرفی نمیزد ... کیو و دونگی واقعا گیج شده بودن دونگهه از ترس اینکه ممکنه یه انتی فن باشه لب به چیزایی که اورده بودذ نزد و کیو هم با فاصله ی زیادی ازش نشسته بودا وقتی سیوون اومد و میخواستن برن یه دفعه صدای زنه رو شنیدن و وایسادن زنه دو تیکه کاغذ بهشون داد که روش شماره تلفن نوشته شده بود و خیلی ریلکس گفت:باهام تماس بگیرید

 

سیوون شکه شده بود.... کیو و دونگهه فقط تو شک بهش نگا میکردن.....

 

عجب رویی داشته این یکییییییییییییییییی

من اول فک کردم میخواد بهشون حمله کنه..

عججججججججججججججبببببببببببب

فقط اون لحظه رو تصور کنید که کیو داره هیونگشو دنبال خودش میکشونه و عصبانی سرش داد میزنه

 

حرفهایی که بین کیو و هیوک رد و بدل شده بود روننوشته بودن فقط اینکه کیو کلی هیوکو سرزنش کرده بود

جمعه 28 تير 1392  18:13  به قلم :   maral  ™
دانستنی های درباره سوپر جونیور

 

کنگین ترسناک ترین عضو برای هانگنگه و شیوون کسیه که هانگنگ بیشتر از همه ازش سپاسگذاره .

 

_ وقتی قرار بود دونگهه امتحانات دبیرستانشو بده هیچول صبح زود بلند میشد و براش تخم مرغ درست میکرد .

 

_ بعد از تصادف ماشین کیو 20 کیلو از دست داد .

 

_ کیو دوست داره فیلم های تاریخی مثل جومونگ ببینه .

 

_ دونگهه دخترایی که پیشونی بلندی دارن رو دوست داره و دلش میخواد وقتی دیدش پیشونیشو ب*بو*سه !

 

_ هیوک جه قبلا برای زیبا شدن پاش موهای پاشو تراشیده !!!

 

_ هیوک جه تو لپتاپش چیزای محرمانه ی زیادی داره و به کسی اجازه ی دست زدن بهش رو نمیده . اون هر چند وقت یک بار رمزشو عوض میکنه .

 

_ دونگهه دوست داره پرنس صداش کنن !

 

_ رنگ مورد علاقه ی کیوهیون سیاه و سفیده .

 

_ دونگهه از روح میترسه برای همین با چراغ های روشن میخوابه .

 

_ هیوک جه و جونسو با هم تو امتحان خوانندگی شرکت کردن ولی هیوک جه رد شد . اون سال بعد امتحان داد و تونست قبول شه .

 

_ دونگهه گفته بهترین ل*ب توی اعضای سوپر جونیور مال هیوک جه س وقتی از خواب بلند میشه !!!

 

_ دونگهه با بوا را*بط*ه ی خوبی داره ، بوا یکی از بهترین دوستاشه .

 

_ دونگهه نگاه کردن به فیلم رو دوست داره ؛ مخصوصا فیلم های خارجی . اون دوست داره انگلیسی یاد بگیره

 

_ اگه دونگهه یه دو*س*ت دخ*تر داشته باشه اونو به محل تولدش یعنی موکپو میبره .

 

_ کیو دوست نداره ش*کم*ش رو نشون بده چون بعد از تصادف یه زخم رو ش*کم*ش باقی مونده .

 

_ بازی مورد علاقه ی کیو جنگ ستارگانه .

 

_ کیو وقتی تو دبیرستان بود مدال المپیاد ریاضی رو به دست آورده .

 

_ هیوک جه عا*ش*ق شیر توت فرنگیه !

 

_ وقتی شیوون میره که دعا کنه دوست داره این کارو مثل پدرش انجام بده .

دوست داره تو همون کلیسا دعا کنه

جمعه 28 تير 1392  18:12  به قلم :   maral  ™
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد